Monday, March 5, 2007


هو الحق

برابرى و مساوات‏
برابرى از مهم‏ترين ابعاد و بلكه اصلى‏ترين معناى عدالت است. معناى برابرى اين است كه همه افراد صرف نظر از مليت، جنس، نژاد و مذهب، در إزاى كار انجام شده از حق برابر به منظور استفاده از نعمت‏هاى مادى و معنوى موجود در جامعه برخوردار باشند.2 مبناى برابرى اين است كه: «انسان‏ها به حسب گوهر و ذات برابرند... و از اين نظر، دو گونه يا چند گونه آفريده نشده‏اند».3 يا به فرمايش رسول اكرم‏صلى الله عليه وآله: «الناس كأسنان المشط؛4 مردم مثل دانه‏هاى شانه هستند». اما آيا برابرى ذاتى انسان‏ها سبب برابرى آنها در همه زمينه‏ها مى‏باشد؟ و آيا تفاوت استعدادها و شايستگى‏هاى افراد باعث نابرابرى آنها با سايرين نمى‏شود؟ارسطو برابرى را در لحاظ نمودن افراد در برخوردارى از ثروت، قدرت و احترام مى‏داند و معتقد است بايد با هر كس مطابق با ويژگى‏هايش برخورد كرد.5 از طرف ديگر، عده‏اى برپايى مساوات عادلانه را در دادن ميزان آزادى، معقول مى‏دانند تا ميدان براى فعاليت كليه افراد فراهم گردد:به موجب اين كه مقدار فعاليت‏ها و كوشش‏ها يكسان نيست، اختلاف و تفاوت به ميان مى‏آيد: يكى جلو مى‏افتد و يكى عقب مى‏ماند؛ يكى جلوتر مى‏رود و يكى عقب‏تر... به عبارتى، معناى مساوات اين است كه هيچ ملاحظه شخصى در كار نباشد.6برابرى اجتماعى در سه عرصه سياسى، فرهنگى و اقتصادى نمود مى‏يابد. بسط و توضيح هر يك از اين موارد در قسمت‏هاى مربوط به عدالت سياسى، اقتصادى و فرهنگى بيان خواهد شد.

خداوند قرآن کریم سوره احزاب آیه 21 می‌فرماید: لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه.
پیامبر اکرم صلی الله علیه می‌فرماید: انی بعثت لاتمم مکارم الاخلاق. همانا من برانگیخته شدم تا اخلاق شرعی را به عالی‌ترین درجات آن ارتقا دهم.
در پی این سخن خود حضرت از عالی‌ترین خلق و خوی برخوردار بودند. زیباترین و لطیف‌ترین روحیات انسانی در کردار و رفتار ایشان دیده می‌شد. با نگاه، سخن و رفتارش به کوچک و بزرگ، مرد و زن، عالم و جاهل و دوست و دشمن درس انسانیت و رفتار نیکو می‌آموخت.
ایشان همچون خورشید تابان بر همگان می‌تابید و در پرتو خود به همه جان و حیات می‌بخشید. در حسن خلق وی همین بس که در آیه 33 سوره انفال آمده است: و ما کان الله لیعذبهم و انت فیهم. تا زمانی که تو در میان امت خود قرار داری، هرگز امت تو را به عذاب گرفتار نخواهیم کرد. همچنین در کتاب نهج الفصاحه حضرت می‌فرماید: ما من شی اثقل فی‌المیزان من حسن الخلق. در روز رستاخیز هیچ عمل و رفتاری ارزشمندتر از خلق خوب و نبکو نیست. پیامبر اسلام سرشار از مهر و لطف نسبت به همگان بود و ازینرو ایشان را رحمت بر جهانیان می‌دانستند. پس شایسته است که ما هم به عنوان پیرو آن حضرت، منش و رفتار وی را سرمشق خود قرار دهیم.

Sunday, March 4, 2007






رابطه ی عدالت و مهرورزی
رابطه مهرورزی با عدالت سوال جالبی است اما از آنجهت که خود مساله ساز هست ، اصولا باید پرسید آیا بین عدالت ومهرورزی چگونه ارتباطی می تواند وجود داشته باشد ؟ اگر رابطه وجود داشته باشد منجر به نقص غرض یعنی عدالت نمی شود ؟
واژه هایی نظیر عدالت از جنس کلی هستند که به راحتی هرکسی بر مبنای خواست و پیش زمینه های فکری ، اعتقادی ، سیاسی که دارد به تفسیر آن می پردازد . نمی توان تعریف دقیقی از عدالت ارائه نمود که مورد قبول تمام مکتبها ومشربهای فکری وسیاسی واقع شود .
مهرورزی همراه با عطوفت ، مهربانی ، دوست داشتن وداشته شدن و احیانا ً نادیده گرفتن خطاهای جزیی فرد است . وقتی پای مهرورزی به میان می آید عواطف واحساسات بر وجهه خشک عقل ومنطق حسابگر غلبه می یابد . این گونه مواقع چشم انسان بر حقایق بسته می شود . پدر یا مادری که تحت تاثیر عواطف مادرانه وپدرانه خود هستند سعی می کنند تا اشتباهات فرزند خود را نادیده بگیرند . در هرجا که عواطف و احساسات وارد شوند همین گونه است ، چرا که خصلت ویژگیها و صفاتی از این دست همین است . وقتی که انسان گناهکار توبه می کند امیدش به صفاتی از قبیل عطوفت و رئوف بودن توبه پذیر است تا شاید خطاهای اورا بپذیرد .
عدالت از جنس دیگری است که هیچ احساس خوب وبدی در آن وجود ندارد .براساس اصل عدالت هر کسی به همان می رسد که مستحق هست نه بیشتر نه کمتر . همان رفتاری با او می شود که قانون وشرع می گویند .هرچیزی در جای خود قرار می گیرد نه جای غیر . انسان گناهکار می داند بر اساس همین صفت خدا باید به آنچه که مستحق اش هست برسد .عدالت اجتماعی هم همینگونه است . کار ، بیمه ، حقوق مناسب ، توجه به شایستگی افراد در کسب مناسب ومشاغل وغیره از نیازهای جامعه امروزی است ، رعایت اینها ازعلائم جامعه متعادل و عادل هست که جایی برای مهرورزی نمی گذارد . چرا که اینها حقوق افراد جامعه است .
رفتارحضرت علی (ع ) با برادر خود که از آن تقا ضای مساعدت و کمک نمود بیانگر ویژگی عدالت خواهی و عدالت پروری آن حضرت هست . او سرشار از محبت و عطوفت نسبت به همگان است تا چه برسد به برادر . مهربانی وبزرگواری آن حضرت زبانزد دوست ودشمن هست همانطور عدالتش . آیا علی می تواند تحت تاثیر عطوفت ومهربانی خود نسبت به برادر قرار بگیرد و حق مسلمانان دیگررا از بیت المال به برادر ببخشد ؟ اگر اینگونه بود دیگر علی نبود شخص دیگری بود . او عدالت را بر رافت برادری ترجیح می دهد .
آقای احمدی نژاد حس می کنند حقوق افرادی در جامعه تضیع شده پس باید شمشیر عدالت را بکشند تا طاغیان را بر جای خود نشانده و محقان را به حق خود برسانند . برقراری عدالت نیازی به مهرورزی ندارد ، برای اینکه اگر قرار براجرای عدالت باشد ، اگر کسی مظلوم واقع شده و یا حقوقش تضییع شده اکنون به حق خود می رسد پس نیازی به مهر ورزی و منت ندارد .حال اگر کسی حقوقی نداشته و ندارد ، آنهم نیازی به مهر ورزی پیدا نمی کند ، مگر اینکه بخواهد حقی را ضایع کند . ورود مهر ورزی به جایگاه عدالت باعث بی عدالتی می شود . هر یک از این دو صفت در هر شخصی می تواند جمع شود اما نمی توانند به جای دیگری بکار روند . در غیر اینصورت عادل بودن شخص زیر سوال می رود . چنانکه دررفتار حضرت امام علی مشاهده می شود .
قاضی رئوف است اما صفت دیگری که برای نقشش وجود دارد اورا وادار به اجرای عدل می کند . قاتل را به قصاص محکوم می کند .
احتمالا ماجرای کبری رحمان پور ، دختر20ساله ای که با مرد 61 ساله ای ازدواج نمود وسپس مادر شوهر خود را به قتل رساند ، می دانید . کاری به این نداریم که کار او درست بوده یا غلط . عدالت قضایی حکم به اعدام او می دهد درمقابل آن گروههای نوع دوست در تلاشند تا اورا از اعدام نجات دهند . آیا قاضی انسانی اینگونه زجر کشیده را درک نمی کند ؟ حتما حال و هوای این دختر مظلوم را درک نموده اما عدالت را براساس قانون وشرع در نظر گرفته و حکم داده است .
نتیجه اینکه اگر حقوق اجتماعی افراد ، که در بالا اشاره شد ، در جامعه رعایت شود عدالت بر قرار می شود در اینصورت نیازی به مهرورزی نیست چون هر فرد به حق خود رسیده نه چیزی فراتر از آن . اگر نه بی عدالتی است چه با مهر ورزی چه بدون آن
.


عدالت واژه های تعدیل،تعادل،عدل و... را تداعی می کند.یعنی همان قانونی که برای ثبات هستی و آفرینش وضع شده است.جهان بر اساس تعادل پابرجاست؛یعنی هر چیز بر سر جای خود،و اگر چنین قانونی که بر اساس فطرت انسان ها وضع شده بر جوامع بشری حاکم شود دنیا،دنیایی بهشت آیین می شود و به دنبال آن مهر و عاطفه نیز بر دلها
جریان می یابد.
بی جهت نیست که روزگار حکومت مهدی موعود(عج)،یعنی حکومت عدل و برابری و مساوات را حکومت محبت و مهرورزی می نامند؛چرا که دشمنی ها و کینه توزی ها همه ناشی از افزون طلبی است و اگر که عدالتی در جامعه حاکم شود افزون طلبی از آن جامعه رخت برمی بندد و مدینه ی فاضله ای که خداوند وعده اش را داده تجربه
خواهیم کرد.
منتظر نظرات پربار شما عزیزان هستم
مفهوم عدالت

امام علی (ع) در قصار الحکم 231 می فرماید
ان الله یأمر بالعدل و الاحسان ، العدل : الانصاف و الاحسان التفضل

خداوند به عدالت و احسان امر فرموده است ، عدالت همان انصاف و احسان همان بخشش است . حضرت در حکمت 437 می فرماید

عدالت ، هر چیزی را در جایی می نهد که باید در حالی که جود و احسان آن را از جای خود بیرون نماید.

عدالت تدبیر و سیاستی همگانی است اما جود و بخشش گروه خاصی را شامل می شودبنابراین

عدالت شریف تر و برتر است

بنابر دو سخن فوق ، عدالت به معنای انصاف است و به معنای قرار دادن هر چیزی در جای خودش می باشد

تعریف عدالت از دیدگاه مولی الموحدین علی (ع) سه نوع هویت دارد

عدالت هویت وضعی دارد

و باید چیزی را در جای خودش قرار داد و تحقق آن در جامعه در
همه ابعاد نیازمند حکومت است

عدالت یک هویت اجتماعی دارد

که شامل همه مسائل مربوط به جامعه اعم از انسان ، حقوق
فردی واجتماعی ، قو انین ، منابع اقتصادی ، سازمانهای اجتماعی ، احزاب و ...... میشود.

عدالت یک هویت اعتدالی دارد

ولذا حضرت آن را به معنای انصاف مطرح فرموده اند وانصاف
وجود اعتدال بین حقوق اجتماعی وفردی همه آحاد جامعه می باشد

Saturday, March 3, 2007

  1. سوالات پرسش مهر7 رییس جمهور به این شرح است
    - نقش مهرورزی در پیشرفت و تعالی جامعه چیست؟
    نقش مهرورزی در برپایی عدالت در جامعه چیست؟
    نقش مهرورزی در ایجاد وحدت و اتحاد در جامعه چیست؟
    نقش مهرورزی در ایجاد جامعه پیشرفته و نمونه چیست؟
    چه کنیم که جوامع یکدیگر را دوست داشته باشند؟
    موانع محبت چیست؟
    چه کسانی نمی خواهند انسانها دوست، یاور و عاشق یکدیگر باشند؟